معمارانِ بزرگ مانند نویسندگانِ بزرگ هستند. در نهایت همه چیز به هم متصل می شود افراد، ایده ها، اشیا.

قبلی
بعدی

یادداشت های هادی فراهانی

صغری کبرای تصمیم

تصمیم گیری، تصمیم گرفتن و چیزهایی از این دست دهه هفتادی ها (نسل سوم) را به‌یاد درسی در کتاب فارسی می اندازد. که شاید هرکدامشان ده ها بار برای جریمه از رویش مشق نوشته اند. اگرچه همیشه مفهومی چالش برانگیز داشته اما در این روزگار

مطالعه بیشتر

دُرّیون و فضلای ادیب پرور

مابین فضلای آموزش نویسندگی باب شده بر خود فرض می‌دانند هر هنرجوی نوشتن را توصیه به «از اساس باید آغاز کرد» کنند. تقریباً درس نخست تمام جماعتی که می‌پندارند سرشان به تن می‌ارزد حاوی این پیام است. دیگر خیالشان تخت است. هم از بابت طریق

مطالعه بیشتر

نوشتن برای رهگذران

برای دغدغه ام به هرچیزی که به معماری و نویسندگی مربوط باشد سرک می‌کشم. جایی خواندم «ساختمانی آجری برای آرامش رهگذران». به ذهنم آمد، نوشتنی هایمان رهگذرانی دارد. کسانی که به هر دلیلی با نوشتنی ها نمی‌مانند مگر به اندازه‌ی خواندن چند سطر و می‌گذرند.

مطالعه بیشتر

بی‌قراریِ مکانی

هر زمان ذهنم درگیر مسئله های گوناگون می‌شود بی‌آنکه عمدی در کار باشد هرکجا که باشم برمی‌خیزم و قدم می‌زنم. به شکل خاص اگر بخواهم دربارهٔ موضوعی چیزی بنویسم هم بسیار باسرعت قدم می‌زنم. پیاده روی را راهی برای تخلیه افکار(چه مفید و چه بی‌خاصیت)

مطالعه بیشتر

معماریِ خدماتی

معماری را می‌توان از حیث اهمیت و اعتبار در روزگار ما فنی خدماتی دانست. چراکه می‌تواند فرم‌های زیبا یا جذاب خلق کند. تفاوت در این است که معمار امروزی به روش‌های جدید علمی مجهز است. می‌داند که میراث به جامانده ی گذشتگان را چطور به

مطالعه بیشتر